ما همه مهاجریم حتی آنها که در وطن خویش اند
ما همه مهاجریم حتی آنها که در وطن خویش اند

متغیرهای اجتماعی و روانی مؤثر بر تجربه مهاجرت

این نوشته خلاصه ای است از کتاب مهاجرت و هویت آشفتگی، درمان و تحول/ ناشر: انتشارات ارجمند  / نویسنده: دکتر سلمان اختر/ برگردان: دکتر فاطمه شیخ مونسی / شابک: 9786222575601

زمان مطالعه: 8 دقیقه

چکیده: مهاجرت تجربه ای چندوجهی است که بر ابعاد هویتی و روانی افراد تأثیر گذار است. مهاجرت آمیزه ای از احساس فقدان و سوگ و فرصت‌های جدید رشد است و اینکه سرانجام و نتیجۀ این سوگ چگونه باشد به متغیرهای بسیاری بستگی دارد که به معرفی آن‌ها می‌پردازیم.

انگیزه و دلایل مهاجرت

دلایل

انگیزۀ مهاجرت و دلایل مرتبط با آن در آثار روانی آن بر افراد مؤثر است؛ اینکه مهاجرت موقت است (مانند اقامت دیپلمات‌ها در کشوری دیگر) یا دائمی (ترک وطن برای زندگی دائمی در کشوری دیگر)، اختیاری است یا اجباری، ناگهانی است یا برنامه ریزی شده، و اینکه دلیل فرد برای ترک وطن چیست، آیا به لحاظ روان شناختی در حال فرار است یا در جستجوی افق‌های وسیع تر، همۀ این‌ها در چگونگی فرایند مهاجرت و پیامدهای آن و نحوۀ سازگاری با مکان جدید مؤثر است. این متغیرها «مهاجر» و «تبعیدی» را از هم متمایز می‌کنند.

 دسترسی به سوخت گیری مجدد

«سوخت گیری مجدد هیجانی» اصطلاحی در روان شناسی است که به رجوع‌های مکرر کودک به مادرش بعد از ورود به دنیای بیرونی اشاره می‌کند.  این پدیده که ارتباط درون روانی کودک با مادر را حفظ می‌کند در زندگی مهاجران نیز اهمیت دارد. مهاجر که از سرزمین مادری جدا شده است نیاز به تقویت بیرونی دارد تا ارتباط درون روانی اش با وطن حفظ شود؛ دیدار از وطن، تماس‌های تلفنی، ارتباط با دیگر هم وطنان مهاجر و شرکت در جشنواره‌های بومی مؤلفه‌های دسترسی به سوخت گیری مجددند.

گروهای سنی چگونه با مسایل مربوط به مهاجرت درگیر می شوند

شکل یافتگی ساختار روانی در کودکان و نوجوانان و بزرگسالان متفاوت است و این در تطبیق روانی آن‌ها تفاوت ایجاد می‌کند. کودکان به معنی درست مهاجر نیستند و حکم تبعیدی را دارند چراکه به میل والدینشان نقل مکان کرده اند و نه به انتخاب خودشان. همچنین، بی ثباتی در ساختار روانی والدین بر کودکان تأثیر بیشتری دارد. دربارۀ نوجوانان پیچیدگی بیشتری وجود دارد؛ نوجوان به دنبال استقلال از والدین است و نیاز به گروه همسالان دارد تا بتواند این استقلال را تجربه کند و اگر بستر فرهنگی او (که فرایند استقلال باید در آن رخ دهد) ناگهان تغییر کند، متحمل «سوگواری مضاعف» می‌شود. سالمندان مهاجر نیز با مسائل عدیده ای دست و پنجه نرم می‌کنند؛ از دوستان قدیمی دور می‌افتند و در دوست یابی دچار مشکل می‌شوند، در یادگیری زبان جدید احساس ناتوانی می‌کنند، و مواجهه با مرگ در غربت برایشان سخت است.

منش افراد قبل از مهاجرت

ویژگی‌های شخصیتی در کنار عوامل روانی و اجتماعی بسیار دیگر در تصمیم برای مهاجرت و موفقیت یا شکست در تطابق مؤثر است. افرادی که ارتباط‌جو و امنیت طلب اند در مقایسه با دیگران مسائل بیشتری در ترک وطن دارند؛ البته ممکن است که آن‌ها در سرزمین جدید هم بتوانند ابژه‌های دلبستگی پیدا کنند. از سوی دیگر افراد دارای ذهن مستقل و جویای چیزهای تازه ممکن است در ابتدا از آزادی هایی که به دست آورده اند لذت ببرند اما به مرور دچار ناآرامی بشوند. در مجموع، دستیابی افراد به ظرفیت روانی تفرد بر موفقیت آن‌ها در سازگاری مؤثر است.

 ماهیت وطن ترک شده

مهاجرت از کشور فقیر به ثروتمند، از کشوری به لحاظ سیاسی و اقلیمی بی ثبات به سرزمینی باثبات تر، یا از سرزمینی که رسمیت سیاسی ندارد به سرزمینی با یک دولت رسمی می‌تواند احساس گناه را درمهاجران برانگیزد.

میزان تفاوت فرهنگی

میزان تفاوت فرهنگی میان کشور مبدأ و مقصد، به ویژه در غذا و زبان، در میزان پیامدهای روانی مهاجرت مؤثر است. وضعیت کسی که از کره جنوبی به آمریکا مهاجرت می‌کند قابل مقایسه با کسی نیست که از انگلیس یا کانادا به آمریکا مهاجرت می‌کند؛ چراکه دومی در فرهنگ و زبان انگلیسی رشد کرده است. البته این امر سبب نمی شود که دومی احساس مهاجر بودن نداشته باشد.

پذیرش جامعۀ میزبان

اینکه جامعۀ میزبان با تازه وارد چگونه برخورد کند به ماهیت جامعۀ میزبان، دورانی که مهاجرت در آن رخ داده و رابطۀ تاریخی کشور میزبان با وطن مهاجر بستگی دارد. اگر جامعۀ میزبان کشوری با جمعیت مهاجر زیاد باشد، همگون سازی مهاجر آسان تر است، اما اگر جامعۀ میزبان تک ملیتی باشد مهاجر به سختی می‌تواند عضو آن جامعه شناخته شود.

 تجربۀ سودمندبودن در کشور جدید

اینکه فرد مهاجر بتواند تا چه حد نقش روانی اجتماعی خودش را پس از مهاجرت ادامه دهد در فرایند مهاجرت مؤثر است. امکان ادامه دادن شغل و حرفۀ اصلی سبب می‌شود مهاجر بتواند همزمان با تجربۀ تغییر پیوستگی درونی خود را حفظ کند. مهاجرانی که نمی توانند شغل اصلی خود را ادامه دهند دچار بدبینی، اعتماد به نفس پایین و افسردگی می‌شوند.

تولد فرزندان

 فرزندآوری در کشور جدید می‌تواند والدین را به آن سرزمین پیوند بزند. مادران مهاجر به واسطۀ فرزندان و نیازهای آنها با اجتماعات محلی پیوند می‌خورند و با فرهنگ محلی آشناتر می‌شوند. خانواده‌ها با امید بیشتری به تطابق ادامه می‌دهند و روند سوگواری آسان می‌شود. اما از سوی دیگر اگر رفتار فرزندان و سبک زندگی آن‌ها در خانواده تهدیدآمیز تعبیر شود، رقابت قومی فرهنگی در خانواده پیش می‌آید و روابط همدلانه آسیب می‌بیند.

خصوصیات جسمانی

ویژگی‌های مرتبط با بدن مانند رنگ چشم و پوست و ترکیب چهره نیز اهمیت دارند. اگر خصوصیات جسمانی مهاجر با افراد کشور میزبان تفاوت‌های فاحشی داشته باشد روند پذیرش او در جامعۀ میزبان کند می‌شود. علاوه بر ویژگی‌های ظاهری، نوع استفاده و به کارگیری بدن در فرهنگ‌های مختلف متفاوت است. مهاجری که از فرهنگی عاشق شراب به فرهنگی عاشق ورزش مهاجرت می‌کند با تمسخر مواجه می‌شود. مسئلۀ دیگری که دربارۀ بدن و مهاجرت وجود دارد تفاوت فرهنگ‌ها در میزان پوشاندن بدن است. همۀ این متغیرها می‌توانند فرایند مهاجرت و تطابق را تحت تأثیر قرار دهند.

تأثیر جنسیت

زنان در انطباق پذیری و سازگاری با مهاجرت از مردان بهترند زیرا آن‌ها تبادل عاطفی عمیق تر و بیشتری با هم دارند؛ نقش مادری آن‌ها باعث می‌شود اطلاعات فرهنگی بسیاری با هم تبادل کنند و کودکان نیز فرهنگ جامعۀ میزبان را تا حد بسیاری به مادرشان منتقل می‌کنند و شکاف فرهنگی خانه و بیرون از خانه را پر می‌کنند؛ و سرانجام اینکه زنان همان طور که در روابط عاشقانه متعهدند در مورد وطن جدید هم پذیرش بیشتری دارند.

 ازدواج

زندگی متأهلی بسته به ویژگی هایش تأثیرات مختلفی بر مهاجرت دارد. اگر زوجی که سال هاست با هم ازدواج کرده اند با توافق و به صورت دوطرفه تصمیم به مهاجرت بگیرند، پس از مهاجرت می‌توانند ناکامی کمتری را تجربه کنند و فرایند همگون سازی و سازگاری را برای یکدیگر تسهیل کنند. اما ازدواج هایی که بلافاصله قبل از مهاجرت اتفاق می‌افتند احتمالاً شتاب زده و  بیشتردفاعی در برابر سوگواری اند و چه بسا آیندۀ روشنی نداشته باشند. همین طور ازدواجی که بلافاصله بعد از مهاجرت انجام می‌شود احتمالاً بیشتر دفاعی در برابر سوگواری است، به ویژه ازدواجی که بلافاصله بعد از مهاجرت با یک فرد بومی انجام می‌گیرد. اما اگر مهاجر پس از اتمام فرایند سوگواری تصمیم به ازدواج بگیرد، بسته با اینکه همسرش هم وطن او باشد یا فردی از کشوری دیگر، پیامدها متفاوت خواهد بود، اما در هر دو حالت با توجه به گذشتن مرحلۀ سوگواری و پذیرش خود و دیگری، نتیجه احتمالاً رضایت بخش است.

 

منبع:  سلمان اختر، ترجمه فاطمه شیخ مونسی، کتاب مهاجرت و هویت، فصل اول.

حامی مالی این مطلب گروه روانشناختی –روانکاوی درنگ است.

error: Content is protected !!